سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
صفحه ی اصلی |شناسنامه| ایمیل | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو |  Atom  |  RSS 
اساس عقل، پس از ایمان به خداوند ـ عزّوجلّ ـ، دوستی با مردم است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
» آمارهای وبلاگ
کل بازدید :279097

» درباره خودم
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
....!!!
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک... آرزوی شهادت همیشه در دلم باقیه...از خدا میخوام که نصیبم کنه.... باید رفت..باید تعلقات رو کنار بزارم برای رسیدن ..شاید این راهش باشه....یحتمل باید زودتر بار و می بستم نشد یا نخواستم نمیدونم...و حالا وقت کوچ کردن ما هم رسید..حرف زیاده اما حسی و رمقی برای گفتن نمانده ...فقط ازشهدا میخوام اگه کوتاهی کردم تو این وب حلالم کنن ..به همان آهستگی که آمدیم ،به همان آهستگی هم میرویم...کربلایی باشید... تمــــــــــــــــــــــــــــام...
» لوگوی وبلاگ
کربلای جبهه ها یادش بخیر... !
» لوگوی دوستان















» آوای آشنا
» خیابان ولیعصر..

 خیابان ولیعصر…اسمشو زیاد شنیدید .به طور حتم خیلی ها گذری به این خیابون زدند .نا سلامتی خیابان ولیعصر ونام امام زمان (عج)…؟!!مطمئن باشید آدم زیاد توی این خیابون یاد امام زمان (عج)میکند…؟؟!

دفعه اولی که بنده با یکی از دوست جونامون برای یه کاری باید میرفتیم خیابون ولیعصر ،خیلی خوب یادمه ،مثل این بچه ها که اسباب  بازی میبینند می چسبند به ویترین مغازه همون جوری شده بودیم وفقط میگفتیم یا امام زمان (عج)…؟

تا وارد خیابون شدیم دیدیم دوتا متکدی از نوع با کلاسش با هم دعوا میکنن؟حالا سر چی سر جا ؟"میگفت :این جای منه تو بیخود کردی سر جای من نشستی ؟اون یکی میگفت:مگه خیابون وخریدی "

راست میگفت خیابون امام زمان (عج)مطلق به همه است .یا امام زمان (عج)…

رفتیم جلوتر باز هم یا امام زمان (عج)خانمها با آرایش تند وپوشش فجیع ،آقایون هم با کروات وبرای اینکه از خانمها عقب نموند صورت ها ….بماند.؟دختر وپسر های جوان دست در دست هم ودر کنار...انگار نه انگار که ای بابا اینجا خیابون امام زمانه (عج).هیچی بی خیال شدیم وبه دوست جون گفتیم بیا بریم سوار تاکسی بشیم .یا امام زمان(عج)یه خانم وآقا پیر سوار ماشین بودند که آقا روی صندلی جلو وهمسرشون کنار ما .آقا پیره ژل وروغن و روی سرش خالی کرده بود ،خانومشون هم با کت ودامن (سر پیری معرکه گیری)یه شیشه ادکلن هم روی خودشون خالی کرده بودند .بنده احساس کردم سرم داره منفجر میشه .شیشه رو کشیدیم پایین تا یه کمی هوای پاک استنشاق کنیم دیدیم نه بابا بیرون هواش آلوده تره .سر وکه برگردوندیم چشمم به یه تابلو افتاد ؟اره خودشه من باید برم اینجا ،مثل برق گرفته ها گفتم:آقا نگه دارید .خود خودش بود  مقبرةالشهدا مسجدبلال .نمیدونم تا اونجا رو دویدیم یا مثل آدم رفتیم.

تا رسیدم گفتم :خداییش شما دیگه کی هستید ؟چه تحملی دارید ؟چقدر خدا رو شکر میکنید رفتید وشهید شدید ؟چقدر نفرین به ما ؟آخه خیابون به اسم آقامون اینقدر فساد …؟ولی نه …خوب شد اومدید اینجا .آخه وقتی امام زمان(عج)از این خیابون میگذره وبه حال شیعه هاش(؟؟؟!!!.)گریه میکنه حداقل 5 تا گل هستند که با آقامون همنوا بشند ؟؟؟

همه ی این حرفا رو زدم تااینو بگم ما خیلی از جاها با این وضع روبرو میشیم اما حیفه خیابونی که هیچیش امام زمانی (عج) نیست اسم ولیعصر روش باشه …؟

تنها چیزی که میتونم بگم آقا جون بسه بیا دیگه .تاکی…؟  اللهم عجل لولیک الفرج

اگر حجاب ظهورت وجود پست من است،    دعانما،  دعانما  که بمیرم 

یاابن الحسن(عج)

(این مطلب و بخاطر یکی از دوست جونام نوشتم که دلش بد جوری گرفته بود از خیابون ولیعصر .میخواستم یه عکس هم از خیابون ولیعصر بذارم که پشیمون شدم .شهدا این جا هم خون دل بخورند...)

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • ....!!!:: 85/2/13:: 4:29 عصر | در باغ شهادت را نبندید ()

    حماسه حضور